در تاریخ، ایرانیان از زمان کوروش کبیر، مردی که پیامآور صلح و نگارنده اولین منشور حقوق بشر بیش از ۲۵۰۰ سال پیش بود، تلاش کردند تا قوم یهود را که در اسارت حاکم بابل به سر میبردند، نجات دهند و در این امر موفق شدند. از همین رو، در کتاب مقدس به کوروش بهعنوان یک پیامبر اشاره شده است. اگرچه او بنیانگذار ایران امروزی بود، یهودیان در امپراتوری پارسی آزادانه زندگی میکردند و با دیگر قومیتها و مذاهب همزیستی صلحآمیزی داشتند. این پیوند تاریخی، سرآغاز رابطهای عمیق و پایدار میان دو ملت شد که تا به امروز ادامه یافته است.
پس از حمله اعراب به ایران، بسیاری از ایرانیان یا مجبور به پذیرش اسلام شدند یا حتی اگر خودخواسته این دین را پذیرفتند، فرهنگ اصیل ایرانی خود را حفظ کردند. نشانههای این فرهنگ را میتوان در آنچه امروز به غلط “معماری اسلامی” ذیل دوران طلایی اسلام در دوره عباسی نامیده میشود، مشاهده کرد. این فرهنگ غنی ایرانی همچنان اجازه میداد که یهودیان، ارمنیها، آشوریها و دیگر پیروان ادیان در صلح و آرامش در کنار مردم ایران زندگی کنند. اگرچه از نظر تبارشناسی، یهودیت ریشه در قوم سامری دارد و ایرانیت به قوم هندواروپایی بازمیگردد، اما تبادل فرهنگی طی هزاران سال چنان این دو ملت را در هم آمیخته که پس از قرنها، نظارهگران فضای سیاسی و اجتماعی ایران و اسرائیل را شگفتزده کرده است.
در تازهترین رویدادها میان این دو ملت، میتوان به همگرایی پس از قتل حکومتی مهسا امینی و عملیات تروریستی طوفانالاقصی در هفتم اکتبر ۲۰۲۳ اشاره کرد. در جریان جنبش “زن، زندگی، آزادی” و مبارزات مدنی مردم ایران علیه رژیم تمامیتخواه و اشغالگر جمهوری اسلامی، سیاستمداران پارلمان اسرائیل، مانند بسیاری از کشورهای پایبند به ارزشهای دموکراسی و آزادی بیان، از مردم ایران حمایت کردند. پس از این پیامها، شاهزاده رضا پهلوی، برجستهترین شخصیت سیاسی مخالف جمهوری اسلامی، به اسرائیل سفر کرد تا در راستای پیمان کوروش و امتداد پیمان ابراهیم، درباره بازسازی روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی پس از فروپاشی رژیم با سیاستمداران اسرائیلی گفتوگو کند. این سفر با استقبال گرم کابینه و پارلمان اسرائیل همراه شد. این رویداد نهتنها محبوبیت شاهزاده در تبعید را افزایش داد، بلکه مورد استقبال گسترده مردم ایران قرار گرفت و در فضای مجازی، هشتگهایی با مضمون صلح در خاورمیانه با بازگشت خاندان پهلوی طنینانداز شد.
این همبستگی پس از حمله تروریستی هفتم اکتبر گروه حماس بار دیگر از سوی مردم ایران نمایان شد. در حالی که در کشورهای غربی موج بزرگی از جنبشهای ضد یهود در دانشگاهها و خیابانها شکل گرفت، مردم ایران در همان روزهای نخست این درگیری، با وجود تبلیغات حکومتی جمهوری اسلامی، پاسخ قاطعی دادند. در استادیوم ورزشی صد هزار نفری، واکنش مردم به پرچم فلسطین چنان تند و توهینآمیز بود که از بیان مستقیم آن معذورم، اما مضمونش این بود که “پرچم فلسطین را فرو کن به جایی که باید.” این همبستگی در خیابانهای کشورهای آزاد نیز ادامه یافت. ایران با بیش از ۸ میلیون دیاسپورا در سراسر جهان، در جنبش مهسا شاهد حضور گسترده این افراد در خیابانها بود تا در همبستگی با مردم داخل ایران، از رژیم جمهوری اسلامی عبور کنند. اما پس از فروکش کردن این جنبش، همین ایرانیان دیاسپورا در دفاع از مردم یهود اسرائیل که بهطور وحشیانه توسط تروریستهای حماس گروگان گرفته شده، مورد تجاوز و تعرض جنسی قرار گرفته یا قتلعام شده بودند، به حمایت برخاستند. تصاویر بسیاری از پرچمهای اسرائیل در کنار پرچم کهن ایران با نشان شیر و خورشید – پرچم رسمی کشور در دوران شاه فقید – در فضای مجازی منتشر شد.
این همبستگی بهتازگی از سوی مردم یهود نیز پاسخ داده شده است. چندی پیش، تصویری در فضای مجازی دیدم که انگیزه نگارش این مقاله را در من برانگیخت: جمعی از یهودیان ساکن اروپا در حمایت از مردم ایران به خیابانها آمده بودند. مردم ایران، مردمانی خوب و رنجدیدهاند که طی ۴۶ سال حکومت ظلم، فساد و رانت مافیای نظامی جمهوری اسلامی، بیش از نیمی از آنها زیر خط فقر زندگی میکنند؛ همان مردمانی که در دوران محمدرضا شاه زندگی شاهانهای داشتند. از اینرو به شاه “شاهنشاه” گفته میشد، یعنی “شاه شاهان”، به این معنا که هر یک از مردم ایران خود شاهی بودند و شاهنشاه، شاه آنها. این مردم بارها تلاش کردهاند از شر این رژیم خلاص شوند: از کودتای نافرجام نظامیان در سالهای نخست، فعالیت گروههای اپوزیسیون در خارج که عوامل ترور رژیم آنها را در خاک اروپا به قتل رساندند، پروژه ناکام اصلاحات، جنبش سبز که ادامه همان پروژه بود و باز هم به نتیجه نرسید، قیامهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۹ که با گلولههای جنگی، قتلعام، شکنجه و قطع اینترنت برای سرکوب در سکوت خبری مواجه شد، تا جنبش مهسا که هرچند جزئیاتش از حوصله این مقاله خارج است، اما همگی نشاندهنده عزم مردم برای رهایی است.

این همگرایی میان مردم ایران و اسرائیل از این جهت شگفتانگیز است که اگرچه در جریان جنبش مهسا، مردمان و سیاستمداران کشورهای آزاد اعلام همبستگی کردند، اما پس از فروکش کردن آن، به سرعت به فراموشی سپرده شد و موضوعات دیگر جای آن را گرفت. اما در مورد مردم اسرائیل اینگونه نیست. مردم ایران و اسرائیل دشمنی مشترک دارند. آنگونه که از زبان مردم عادی در فضای مجازی مانند ایکس و کلابهاوس میشنویم، مردم اسرائیل خود را متعهد میدانند که همانگونه که روزگاری کوروش کبیر آنها را از چنگال حاکمان بابل رهانید، آنها نیز به مردم ایران کمک کنند تا از دست حاکمان غاصب رها شوند. به امید بازگشت صلح و امنیت به خاورمیانه.
دیدگاهتان را بنویسید