در دوران جنگ و بحران، رهبری به سختترین شکل ممکن آزموده میشود. برخی رهبران در این شرایط اوج میگیرند، در حالی که برخی دیگر دچار لغزش میشوند. برای درک تفاوتهای آشکار میان دو چهرهی برجستهی صحنهی جهانی، بیایید ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، و بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل را با هم مقایسه کنیم.
نگرش جهانی و حمایت بینالمللی
جهان یکپارچه از زلنسکی حمایت کرد، زیرا اوکراین در برابر تهاجم روسیه مقاومت میکرد. ایالات متحده و کشورهای اروپایی میلیاردها دلار کمک نظامی به اوکراین ارسال کردند تا قابلیتهای دفاعی این کشور حفظ شود. رهبری زلنسکی از نظر بسیاری شجاعانه بود، هرچند گاهی به دلیل وابستگی بیش از حد به غرب مورد انتقاد قرار گرفت.
در مقابل، نتانیاهو با مخالفت گستردهی جهانی مواجه شد. همان قدرتهای غربی که از اوکراین حمایت نظامی میکردند، در مورد اسرائیل مردد بودند و حتی از ارسال سلاحهای حیاتی به این کشور خودداری کردند، بهویژه زمانی که درگیری با حماس و حزبالله تشدید شد. این تفاوت در واکنش بینالمللی نشاندهندهی پویاییهای ژئوپلیتیکی متفاوت است.
احساسات عمومی
با وجود اینکه رژیم ایران همپیمان نزدیک پوتین است، مردم ایران قاطعانه از اوکراین حمایت کردند و در کنار دنیای آزاد علیه تجاوزگری روسیه ایستادند. بسیاری از ایرانیان مقاومت زلنسکی را نماد ایستادگی در برابر استبداد میدانستند—چیزی که خودشان با آن عمیقاً همدلی داشتند.
در مقابل، پس از حملات ۷ اکتبر و جنگ غزه، احساسات عمومی ایرانیان دوپاره شد. برخلاف بسیاری از شهرهای اروپایی که در آنها یهودستیزی به وضوح در خیابانها دیده میشد، بسیاری از ایرانیان به طور آشکار با اسرائیل و مردم آن همدردی کردند. این واکنش، برخلاف انتظاراتی بود که از موضع رسمی رژیم ایران میرفت. هرچند که نتانیاهو شخصیتی بحثبرانگیز در جهان است، اما حمایت غیرمنتظرهای از سوی بخشی از ایرانیان دریافت کرد که حملات ۷ اکتبر را غیرقابل توجیه میدانستند.
جسارت نظامی
با وجود دریافت تسلیحات پیشرفتهی دوربرد، زلنسکی از استفاده از آنها در خاک روسیه خودداری کرد—شاید به دلیل ملاحظات استراتژیک یا تحت فشار متحدان غربی. در مقابل، نتانیاهو بدون توجه به تهدیدهای خارجی، قاطعانه عمل کرد و با وجود فشار آمریکا و کشورهای اروپایی، حملات بیرحمانهای علیه حزبالله و حماس انجام داد.
جایگاه سیاسی در ایالات متحده
زلنسکی، علیرغم تلاشهایش، در تعامل با رهبری ایالات متحده در موقعیت ضعیفی قرار گرفت. دیدارهای او در کاخ سفید با تنش همراه بود و در دوران ترامپ، حتی بهطور علنی مورد انتقاد قرار گرفت. در مقابل، نتانیاهو روابط خود را با ترامپ مستحکم کرد و با استفاده از مهارتهای سیاسی خود، روابط ایالات متحده و اسرائیل را تقویت نمود.
نتیجهگیری
امروز، زلنسکی در موقعیت دشواری قرار دارد. هرچند که همچنان حمایت غرب را دارد، اما این حمایت در حال کاهش است و تلاشهای جنگی اوکراین با چالشهای فزایندهای روبرو شده است. در مقابل، نتانیاهو با وجود انتقادات بینالمللی، همچنان در موقعیت قدرتمندی قرار دارد و بدون توجه به تأیید یا مخالفت جهانی، امنیت کشورش را در اولویت قرار میدهد.
در اینجا این ضربالمثل قدیمی مصداق پیدا میکند:
کار هر بز نیست خرمن کوفتن.
رهبری در جنگ نیازمند ترکیبی منحصر به فرد از جسارت، استراتژی و تابآوری است. فارغ از اینکه کسی با روشهای آنها موافق باشد یا نه، نمیتوان انکار کرد که مسیرهای متفاوتی که زلنسکی و نتانیاهو انتخاب کردهاند، منجر به نتایج کاملاً متفاوتی شده است.
با این حال، اگرچه سبکهای رهبری را نقد میکنم، اما شخصاً با تجاوز روسیه مخالفم و به شدت از تمامیت ارضی اوکراین حمایت میکنم. جهان نباید اجازه دهد که مرزها با زور تغییر کنند، فارغ از اینکه چه کسی در رأس قدرت باشد.
دیدگاهتان را بنویسید